حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حضرت محمد (ص)

عثمان بن عفان (۵۷۶ – ۶۵۶ میلادی) سومین خلیفه مسلمانان پس از درگذشت محمد، پیامبر اسلام بود. او از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری قمری مصادف با ۶۴۴ تا ۶۵۶ میلادی بر سرزمین‌های اسلامی و فتوحات جدید خود زمامداری نمود. او دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.[۱] عثمان در شمار مهاجران به حبشه بود، اما به زودی به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت کرد. وی در مدینه به ترتیب با دو دختر محمد رقیه و ام کلثوم ازدواج نمود و لذا به ذوالنورین مشهور گشت. در زمان ابوبکر وی از افراد نزدیک به او بوده و کاتب وی به‌شمار می‌آمد. در دوره عمر نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار بود. در زمان او بسیاری از سرزمین‌های خاورمیانه امروزی مانند قفقاز، خراسان، ایران، قبرس و قسمتهایی از شمال آفریقا فتح شد. عثمان ۴۹ روز آخر عمر خود را در محاصره مخالفین و معترضین خود بود که نهایتاً به قتل او انجامید.[۲] عثمان همچنین نسخه‌ای رسمی از قرآن را جمع‌آوری و به ثبت رسانید. پس از قتل عثمان اختلافات گروه‌های مسلمانان و سرزمین‌های متحده اسلامی (مثل شام، عراق، حجاز و مصر) بیشتر شد، این ناسازگاری‌های سیاسی و دینی منجر به درگیری‌هایی موسوم به فتنه اول و دوم گردید.[۳]

عثمان خانواده توانگری داشت و خود بازرگانی دارا بود. عثمان پس از دوستی با محمد در میان مسلمانان از لحاظ اجتماعی و اقتصادی از افراد سطح بالا به‌شمار می‌رفت. عثمان به ندرت پیشنهادهای نوآورانه ارائه می‌داد ولی با این وجود همواره رضایت محمد و دیگر مسلمانان را در پیشنهادهایش دارا بود. در نخستین سال‌های تاریخ اسلام وی شخصی مطیع و منفعل و نظراتش با تصمیمات جمعی مسلمانان همسو بود
عثمان از اولین اسلام‌آورندگان السابقون بود.[۱۱] وی از طایفهٔ بنی‌امیه و یکی از تجار و ثروتمندان مکه بود.

از کارهای عثمان جمع‌آوری قرآن و به‌وجود آوردن نسخهٔ واحد برای قرآن بود که در زمان خلیفهٔ اول با نظارت و اجماع صحابه صورت گرفت. در دوران خلافت او، قلمرو تصرف‌شده توسط مسلمانان به اوج خود در دوران خلافت رسید، این بزرگ شدن قلمرو اسلامی باعث به‌وجود آمدن مسایل تازه‌ای در نحوهٔ تعامل جامعهٔ اولیهٔ اسلامی و قلمروهای تازه بدست آمدهٔ اسلامی شد که عثمان که در آن زمان به پیری رسیده بود، نتوانست به‌خوبی از عهدهٔ این امر بربیاید.[۱۱] در زمان او دامنهٔ قلمرو اسلامی به بلخ و قبرس رسید. او برای کنترل بیشتر اعضای خاندان خود را به امیری فرستاد.[۲۰] مردم بر اثر غنیمت‌های گستردهٔ جنگی که کشورگشایی‌ها در پی داشت، زندگیشان از فقر و گوشه‌گیری زمان محمد به اشرافی‌گری تغییر کرده بود و عده‌ای، از رواج اشرافی‌گری شکایت داشتند.[۲۱][۲۲]

نیمهٔ اول خلافت عثمان به خوبی پیش رفت. در این مدت دولت نیز پایدار بود، ولی با شروع سال ۳۱ هـ آشوب‌ها و تحرکات گروهای مخالف شروع به نمایان شدن و شدت گرفتن کرد که تا پایان دوره‌اش و دورهٔ خلفای راشدین ادامه یافت.[۲۳] دلیل آن این بود که عثمان برای بعضی نزدیکان و فامیلش با بخشش منصب فرماندار استان، خوب‌بینی کرده بود که اعتراض‌ها و شکایت‌هایی از ستم نزدیکانش در پی داشت و ستم‌دیدگان خواستار برکناری آن‌ها شدند،[۲۴] بعضی دیگر هم از اشرافی‌گری که در مدینه رایج شده بود شکایت داشتند؛[۲۲] به نوشته ویلفرد مادلونگ، عثمان به بنی‌امیه که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز می‌داد، به‌طوری‌که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهٔ محمد مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را در سال‌های ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.[۲۵] بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهٔ عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد به‌خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.[۲۶]

این روش حکومت مخالفت‌های زیادی را برانگیخت. مخالفان او، عثمان را به خویشاوندسالاری و فساد متهم می‌کردند
بدین ترتیب، شورش علیه عثمان در استان‌ها و اقالیم مسلمانان ریشه زد، در نهایت سال ۳۴ هـ با آمدن کاروان حج به مدینه از سرزمین‌های اسلامی جرقه خورد.[۳۰] شورش‌ها بالا گرفت و معترضان از سه ناحیهٔ مختلف به مدینه آمدند. اولین گروهی که رسیده بود، مصریان بودند که سر کردهٔ آنان عبدالرحمن بن عدیس بود، این گروه روز جمعه به مسجدالنبی رفتند تا نماز جمعه را بخوانند. در این هنگام شورشیان با عثمان روبرو گردیدند و اعتراضات شدیداللحنی به وی کردند. عثمان با رویکردی صلح‌آمیز و آشتی‌جویانه، قول داد که تمامی اقدامات قبلی خود را لغو کند و والیان مناطق را عوض کند.
وی که در ابتدا حکم مجازات شورشیان را صادر کرده بود، وقتی که توسط پیک سریعی که توسط عبدالله بن سعد فرستاده شد، از قصد شورشیان آگاه شد، از آنجایی که به‌دلیل احتمال بازشدن راه برای خشونت دیگر قشرها، تمایلی به پذیرش شورشیان نداشت، به دیدار علی رفته و از او خواست که با شورشیان دیدار کرده و آن‌ها را وادار کند که به شهر و دیارشان بازگردند. عثمان ضمن اینکه خود را از این به بعد ملزم به پیروی از توصیه‌های علی می‌کرد، به وی اختیار تام داد تا هرگونه که می‌خواهد با شورشیان مذاکره کند. علی به وی یادآوری کرد که قبلاً هم با وی در این مورد صحبت کرده‌بود، ولی عثمان ترجیح داده‌بود که از مروان بن حکم و بنی‌امیه حرف‌شنوی کند. عثمان قول داد که از این پس، از آنان روی گردانده و از علی حرف‌شنوی کرده و دستور داد که دیگر انصار و مهاجران به علی بپیوندند. او همچنین از عمار خواست که به این گروه بپیوندد ولی وی این پیشنهاد را رد کرد

شورشیان خانهٔ عثمان را محاصره کردند،[۳۰] این گونه گذشت تا روز جمعه رسید، عثمان برای سخنرانی به بالای منبر رفت و در مورد شورشیان صحبت کرد؛ یکی از صحابه حرف وی را تأیید کرد و دیگر به حرفش اعتراض کرد که باعث نبرد در مسجد شد، عثمان در این بین زخمی شد و به خانه‌اش برده شد.[۳۳] عثمان چند روز در خانه‌اش محاصره بود و تعدادی از صحابه مشغول حفاظت از عثمان بوند مهم‌ترین آن‌ها حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، مروان بن حکم و سعید بن عاص بود انقلاب گران به خانهٔ او حمله کردند و در خانه را آتش زند یکی از آن‌ها با غلاف شمشیر به سر عثمان ضربه زد،[۳۴] سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذی‌الحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م) در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال می‌گذشت کشت.[۳۵]

سرانجام، عثمان توسط شورشیانی که از کوفه، مصر و بصره به مدینه آمدند، کشته شد. کشته شدن او نقطه عطفی در تاریخ مسلمانان بود و یکپارچگی سیاسی و مذهبی مسلمانان به پایان رسید و انشقاق‌ها و جنگ‌های داخلی بین آنان شروع شد.
یکی از صحابه پیامبر بود که در تاریخ ابتدای اسلام نقش بسیار گسترده‌ای داشت. او از اولین اسلام آورندگان و خلیفه سوم پس از عمر بود 
در زمان ابوبکر از افراد نزدیک به وی بوده و کاتب وی به شمار می‌آمد. در دوره عمر نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار بود و در آن شرایط نماینده بنی امیه به شمار می‌آمد.از کارهای عثمان جمع آوری قران و بوجود آوردن نسخه واحد برای قران بود. در دوران خلافت او قلمرو تصرف شده توسط مسلمانان به اوج خود در دوران خلافت رسید، این بزرگ شدن قلمرو اسلامی باعث بوجود آمدن مسایل تازهای در نحوه تعامل جامعه اولیه اسلامی و قلمروهای تازه بدست آمده اسلامی شد که عثمان که در آن زمان به پیری رسید بود نتوانست به خوبی از عهده این امر بربیاید. در زمان او دامنه قلمرو اسلامی به بلخ و قبرس رسید. او برای کنترل بیشتر اعضای خاندان خود را به امیری فرستاد. این روش حکومت مخالفتهای زیادی را برانگیخت.

/و من/ نمیدانم چرا فلان شخص آشنا گفت هندوستانآیا شهاب سنگی عظیم ۲ ماه دیگر زمین را نابود می‌کند؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد