عثمان بن عفان (۵۷۶ – ۶۵۶ میلادی) سومین خلیفه مسلمانان پس از درگذشت محمد، پیامبر اسلام بود. او از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری قمری مصادف با ۶۴۴ تا ۶۵۶ میلادی بر سرزمینهای اسلامی و فتوحات جدید خود زمامداری نمود. او دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد.[۱] عثمان در شمار مهاجران به حبشه بود، اما به زودی به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت کرد. وی در مدینه به ترتیب با دو دختر محمد رقیه و ام کلثوم ازدواج نمود و لذا به ذوالنورین مشهور گشت. در زمان ابوبکر وی از افراد نزدیک به او بوده و کاتب وی بهشمار میآمد. در دوره عمر نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار بود. در زمان او بسیاری از سرزمینهای خاورمیانه امروزی مانند قفقاز، خراسان، ایران، قبرس و قسمتهایی از شمال آفریقا فتح شد. عثمان ۴۹ روز آخر عمر خود را در محاصره مخالفین و معترضین خود بود که نهایتاً به قتل او انجامید.[۲] عثمان همچنین نسخهای رسمی از قرآن را جمعآوری و به ثبت رسانید. پس از قتل عثمان اختلافات گروههای مسلمانان و سرزمینهای متحده اسلامی (مثل شام، عراق، حجاز و مصر) بیشتر شد، این ناسازگاریهای سیاسی و دینی منجر به درگیریهایی موسوم به فتنه اول و دوم گردید.[۳]
از کارهای عثمان جمعآوری قرآن و بهوجود آوردن نسخهٔ واحد برای قرآن بود که در زمان خلیفهٔ اول با نظارت و اجماع صحابه صورت گرفت. در دوران خلافت او، قلمرو تصرفشده توسط مسلمانان به اوج خود در دوران خلافت رسید، این بزرگ شدن قلمرو اسلامی باعث بهوجود آمدن مسایل تازهای در نحوهٔ تعامل جامعهٔ اولیهٔ اسلامی و قلمروهای تازه بدست آمدهٔ اسلامی شد که عثمان که در آن زمان به پیری رسیده بود، نتوانست بهخوبی از عهدهٔ این امر بربیاید.[۱۱] در زمان او دامنهٔ قلمرو اسلامی به بلخ و قبرس رسید. او برای کنترل بیشتر اعضای خاندان خود را به امیری فرستاد.[۲۰] مردم بر اثر غنیمتهای گستردهٔ جنگی که کشورگشاییها در پی داشت، زندگیشان از فقر و گوشهگیری زمان محمد به اشرافیگری تغییر کرده بود و عدهای، از رواج اشرافیگری شکایت داشتند.[۲۱][۲۲]
نیمهٔ اول خلافت عثمان به خوبی پیش رفت. در این مدت دولت نیز پایدار بود، ولی با شروع سال ۳۱ هـ آشوبها و تحرکات گروهای مخالف شروع به نمایان شدن و شدت گرفتن کرد که تا پایان دورهاش و دورهٔ خلفای راشدین ادامه یافت.[۲۳] دلیل آن این بود که عثمان برای بعضی نزدیکان و فامیلش با بخشش منصب فرماندار استان، خوببینی کرده بود که اعتراضها و شکایتهایی از ستم نزدیکانش در پی داشت و ستمدیدگان خواستار برکناری آنها شدند،[۲۴] بعضی دیگر هم از اشرافیگری که در مدینه رایج شده بود شکایت داشتند؛[۲۲] به نوشته ویلفرد مادلونگ، عثمان به بنیامیه که قوم و خویشش بودند بیش از حد امتیاز میداد، بهطوریکه نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهٔ محمد مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را در سالهای ۶۵۰ و ۶۵۱ میلادی برانگیخت.[۲۵] بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهٔ عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهٔ محمد بهخصوص اعضای شورای انتخاب عثمان گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض نموده و حمایت خود را از وی قطع کردند.[۲۶]
شورشیان خانهٔ عثمان را محاصره کردند،[۳۰] این گونه گذشت تا روز جمعه رسید، عثمان برای سخنرانی به بالای منبر رفت و در مورد شورشیان صحبت کرد؛ یکی از صحابه حرف وی را تأیید کرد و دیگر به حرفش اعتراض کرد که باعث نبرد در مسجد شد، عثمان در این بین زخمی شد و به خانهاش برده شد.[۳۳] عثمان چند روز در خانهاش محاصره بود و تعدادی از صحابه مشغول حفاظت از عثمان بوند مهمترین آنها حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، مروان بن حکم و سعید بن عاص بود انقلاب گران به خانهٔ او حمله کردند و در خانه را آتش زند یکی از آنها با غلاف شمشیر به سر عثمان ضربه زد،[۳۴] سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م) در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال میگذشت کشت.[۳۵]