بند ۱) این عمل خطابه و قربانی که حال از طریق آن نامیرایی و همچنین نظم کیهانی را برای خود بدست میآوری، ای مزدا، و فرمان تمامیت مقدمترین سهم آنها به تو داده میشود، ای اهورا، توسط ما که در بیشترین تعداد در اینجا گرد آمدهایم.
بند ۲) و بنابر این از طریق پندار ما(؟)، آنها به تو داده شدهاند، تمامی این چیزها/ بیانات و الهام نیک، و همچنین اعمال انسان حیاتبخش، که روح- نفس وی در همین لحظه با نظم کیهانی در سرود روحانی که در سرتاسر جهان موجودات زنده به سمت کسی مثل همه شما با آوازهایی حاوی ستایشها میرود، ای مزدا.
بند ۳) بنابر این، حال ما به عنوان پیشکش غذا برای تو با تو بیعت میکنیم ای اهورا، و برای نظم کیهانی- آنجا در فرمان تو- تمامی چوپانهای ما، که او با پندار نیک خود برای ما جمع کرده است. چرا که قدرت حیاتبخش به راه آن ارسال شده است. ای تو که هدایای نیک میدهی، با تمامی چیزهای نیک که به زودی میرسند در بین آنهایی که مثل همه شما هستند، ای مزدا.
بند ۴) بنابر این ما آرزو میکنیم آتش شما قدرتمند باشد، ای اهورا. از طریق نظم کیهانیِ مراسم دینی ما، هدایتکننده و نیرومند و کمک روشن برای او که ما/ شما را حمایت میکند، اما برای آنکه با تو/ ما دشمن است، ای مزدا، ما آرزو میکنیم گناهانش به روشنی از طریق چیزهای بدی که با دستانش به حرکت در میآیند، به وضوح دیده شود.
بند ۵) فرمان شما چیست، همه شما؟ خواسته شما برای عملی که اجرا شود چیست، ای مزدا، یا برای چگونگی خوابیدن من؟ به من بگویید تا ضعیف شما (= تمامی خدایان) توسط نظم کیهانیِ مراسم روحانی من و پندار نیک من حفاظت شود. ما همیشه همه شما را در ورا و بالای تمامی خدایان قدیمی و همچنین انسانهای آنها(؟) دانستهایم.
بند ۶) چرا که اگر همهٔ شما واقعاً در آن مسیر باشید، ای مزدا، در پیوند با(؟) نظم کیهانی و پندار نیک، پس آنرا به نشانهای دائمی(؟) برای من مبدل ساز- چرا که همه چیزِ این وجود به هر صورتی هستند- بنابر این من باید حتی مطمئنتر در مقابل تو قرار گیرم، تو را ستایش کنم و همه چیز را برایت قربانی کنم.
بند ۱۲) بیان صریح برای تو چیست؟ تو چه میخواهی: از ستایش چه میخواهی یا از قربانی چه میخواهی؟ به ما به صراحت بگو آن واژهای را که باید شنیده شود ای مزدا، که او بر اساس آن پاداشها را برای بیانات صریح من توزیع میکند. گذر از میان نظم کیهانی را به ما بیاموز، (گذرهایی) که گذشتن از آنها (برای آنکه دارای) پندار نیک است، آسان باشد.
بند ۱۳) به ما آن راه را بیاموز که تو، ای اهورا، به من گفتی راه پندار نیک است. راه مناسبی که روح- بینایی حیاتدهندگان در ابتدا(؟) در آن گام نهادند. دقیقاً آن که از میان نظم کیهانی، به سوی اجرتی که ابتدا برای آنهایی که هدایای نیک دارند و آنهایی که تو امین و نگهدار ودیعهٔ آنها هستی، داده شد ای مزدا.
بند ۱۴) چرا که ای مزدا، همهٔ شما باید برای زندگی من نَفَس و استخوانهایی بدهید که به خوبی شایسته اجرت و به حساب کردار و پندار نیک من باشد. چرا که برای آنها که در خانوار گاو شیرده هستند، همه شما درک نیک خود از پندار راهنمای من را میدهید، ای اهورا. از طریق نظم کیهانی شما خانوارها را به پیش میبرید.
بند ۱۵) ای مزدا، بنابر این بگو که شعرهای من نیکنامی اعطا میکنند و کردارهای من بهترین هستند! تو بگو که بازپرداخت من به صورت ستایشها، بهترین است از نظر پندار نیک من و نظم کیهانیِ مراسم آیینی من. حال شما، با دستور همه شما، ای مزدا، این وجود را به عنوان پر منفعت در مبادله ارزش، وجود واقعی بساز.
بند ۵) من که میباید موجب آمادگی تو برای گوش فرادادن شوم، بزرگترین همه، در لجام گسیختگی، با کسب زندگی طولانی، با کسب فرمان بر پندار نیک، و راههای مستقیم به سوی نظم کیهانی به آنهایی که مزدا، اهوره، در بین آنها طی طریق میکند.
بند ۶) او آنجاست، تقدیم کننده شراب به تو که بر اساس نظم کیهانی از مراسم مذهبی خود مطمئن است. آن کس که اجرا میکند، بر اثر این بهترین الهام، اعمال مطلوب دوری که اهورامزدا(؟) با پندار اولین خود پنداشت پیش از آنها توسط خوراکدهنده اجرا میگردند. آنها چیزهایی هستند که انتظار آنها میرود(؟)، ای اهورامزدا، از دیدن تو و گفتگو با تو.
بند ۷) از من بهترین بیانهایم را بخواه، ای مزدا و شما دیگران، از من بیاناتی را بخواهید که هم فرمان(؟) خود را در بر داشته باشند و هم از طریق نظم کیهانیِ قربانی من و توسط پندار نیک من با قدرت بیان شوند، که توسط آن من در همین لحظه در پیشگاه ارباب مبادله هدایا شنیده شوم. بگذارید در بین ما هدایای درخشان با اظهار بندگی پدیدار شوند.
بند ۸) به من آگاهی دهید، همه شما، در باره آن چیزهایی که باید به دست آورده شوند. من باید توسط پندار نیک خود حرکت داده شوم، در باره قربانی، و همچنین ای مزدا، در باره آن که مثل همه شما است یا غیر از آن، توسط نظم کیهانی من، واژگان ستایش. تمامی این چیزها برای شما ترتیب داده شدهاند، و همچنین ابدییت و تمامیت هم پیوندی- بافتی: کیک قربانی.
بند ۹) پس بگذارید آن(؟) بیاورد برای شما، ای مزدا، الهامی برای جوانسازیِ دوبارهٔ آن دو توده که موجب رشد نظم کیهانی میشوند. بگذارید تغییر خلاق راحتیهای همیشه متغیر را از طریق بهترین پندار شما بوجود آورد. توالی این دو به حرکت در آمدهاند. راهنمایی(؟) کسی که روح- نفسها در همین لحظه از آن پیروی میکنند.
بند ۱۰) تمامی بهرههای خوب شما- یعنی، هر دوی آنهایی که بودهاند و آنهایی که هستند، و آنهایی، ای مزدا، که در فرایند شدن هستند- آنها را اکنون سهم خود ساز، آنها را در جهت تمایل خود ساز! به رشد جسم با آرزوی از طریق پندار نیک من ادامه بده، از طریق فرمان من/ تو و نظم کیهانی!
بند ۱۱) شما، کسانی که بزرگترین قدرت حیاتبخش را دارید، کسانی که اهورا و مزدا هستید، و شما که فروتنی هستید و شما که نظم کیهانی هستید، که چوپانان را به پیش میبرد. همه شما گوش فرا دهید به پندار نیک من و فرمان دهید! در مقابل برای هر ارائهٔ من بخشاینده باشید!
بند ۱۲) حال در برابر من بپاخیز ای اهورا! از طریق فروتنی من/ تو قدرت بگیر! توسط حیاتبخشترین الهام من/ تو، ای مزدا، سرعت را از طریق ارائهٔ نیک من دریافت کن، قدرت قاهر نیرومند را از طریق نظم مراسم دینی من، قدرت خلاق را از طریق پندار نیک من.
بند ۱۳) حال تو باید به من نشان دهی، برای حمایت، برای خورشید دورنگر، پایابی که توسط آن من عبور کنم به سوی تو. از طریق آن مسیر(؟) فرمان من/ تو، ای اهورا، که از طریق آن، پاداش (= برای) پندار نیک من باید برسد، عرضه کن، ای فروتنی، روح- دید ما را از طریق نظم کیهانی حیات بخش!
بند ۱۴) بنابر این، زرتشت به عنوان هدیه، نفس زندگی چیزی که کمتر از بدن خود وی نباشد را به عنوان مقدمترین سهم در قربانی وی و هدیه پندار نیک وی به مزدا میدهد، و همچنین آنچه مقدمترین سهم اقدام وی است از طریق نظم کیهانی و بیان خود: آمادگی وی برای گوش فرا دادن و فرمان ایجاد شده توسط قربانی وی.
بند ۶) برای او باید بهترین باشد. آنکه با دانستن اینکه باید پندار شاعرانهٔ واقعی را به من بگوید. آنچه او گفته، تمامیت نظم کیهانی و جاودانگی است. باید در آنجا برای مزدا فرمان دور (= بر چیزهای دور) باشد. که باید برای وی توسط پندار نیک من بروید.
بند ۷) او که اولین کسی بود که آن پندارها به فکرش خطور کند: “فضاهای خالی با نورها درهم میآمیزند” بواسطه پندار راهنمای او بود که او، اربابِ شبکه، به نظم کیهانی اندیشید که توسط آن او بهترین پندار را بر پا نگه میدارد. با آن الهام تو رشد میکنی، ای مزدا. کسی که هنوز اینجاست و اکنون نیز چنین است، ای اهوره.
بند ۸) پس اکنون من با پندار خود به تو به عنوان اولین فکر میکنم، ای مزدا. که هنوز جوان هستی، پدر پندار نیک. از زمانی که من در چشم خود به تو به عنوان اولین اربابِ شبکهٔ نظم کیهانی چنگ زدم و تو را در حال انجام اقدامات این حالت اهوره دیدهام.
بند ۹) آرمَئیتی با تو بود. الهام پندار راهنمای بزرگ در آنجا به شکل(؟) آفرینندهٔ گاو متعلق به شما بود، ای مزدا اهوره. وقتی که شما حق انتخاب راهها را به او میدادید: آمدن نزد علوفهدهنده یا به سوی او که برایش علوفهدهنده نخواهد بود. ….
بند ۱۶) من از تو درباره چیزی دور میپرسم: او چگونه سخاوتمندی خواهد بود که برای پیشبرد فرمان خانه یا سکونتگاه یا زمین از طریق نظم کیهانی تلاش خواهد کرد، وقتی که او باید آنجا باشد، کسی مانند تو، ای مزدا اهوره، و او با چه اقداماتی خواهد آمد؟
بند ۱۷) چه محافظ نظم کیهانی یا آنکه تحت سیطره دروغ است، اجازه خواهند داشت برای خود بخش بیشتری از پاداش را تصاحب کنند. بگذار آنکه میداند به آنکه اکنون نیز میداند بگوید! باشد تا هیچکس که نمیداند، به فریب ما ادامه ندهد (ما را فریبکار نخواند؟) زین پس! باش، ای مزدا اهوره، شروعکننده پندار نیک ما!
بند ۱۸) اما به هیچکس اجازه نده که در میان شما به گوشدادن به پندارهای غیرشاعرانه و فرمانهای آنکه تحت سیطره دروغ است، ادامه دهد! چرا که او خانه یا منزل یا سکونتگاه یا زمین را در منزل گاهی بد و ویرانی قرار داده است. همهٔ شما درسی را به آنها یاد دهید. پس: با یک دم!
بند ۱۹) او که اول به نظم کیهانی اندیشید، اکنون به کلام(؟) من گوش داده است. یعنی تو، دانا، درمانگر این وجود. ای اهوره، من که به خواست خود، برای خروج کلام درست به فرمان زبان تو هستم، تو. از طریق آتش تابناک خود، ای مزدا، استواری را در پاهای من در مسابقه برای شهرت نیک عطا کن.
بند ۲۰) هر کسی که نزد محافظ نظم کیهانی بیاید، در آینده، شهرت درخشان از آن او خواهد بود. سوگواری، دورهٔ زندگی طولانیِ تاریک، غذای بد، تنها واژه تو واژه «افسوس!»، روح- بینایی تو، همهٔ شما را به آن وجود راهبری خواهد کرد. ای شما که تحت سیطره دروغ هستید، به حساب اقدامات خود شما.
بند ۲۱) اهورهمزدا میدهد. از میان تمامیت و ابدیت بسنده خود و نظم کیهانی، و از درونِ اتحاد خود با فرمان، که آیندگانِ نیک را بوجود می آورد، فربهی پندار نیک خود به آنکس که با رفتارهای وی با الهام و اقدامات وی از او اطاعت کند.
بند ۲۲) آنان برای دهندهٔ هدایای نیک که توسط تلاش خود و توسط چیزهای نیک وی مییابد، درخشان هستند. او اینجا و اکنون هست. به فرمان وی، نظم کیهانیِ تحکیمبخش، توسط گفتار و اقدام وی. او در آنجا، ای مزدا اهوره، نیروبخشترین مهمان تو خواهد بود. …
بند ۱) بنابر این، من باید سخن بگویم. ای تویی که میخواهی بیایی. آن واژههایی که حتی یک فرد دانا باید به آنها توجه کند: ای هشیاران، اجراهای آیینی و پرستشهای پندار نیک من برای اهوره و برای نظم کیهانی صورت پذیرفتند. که اکنون به حساب آن و از طریق روشناییها، میتوان چیزهای مسرورکننده را دید.
بند ۲) گوش فرا دهید همهٔ شما. همهٔ شما با گوشهایتان توجه کنید به بهترین بیانات! از میان این شعله با پندارتان تفاوتهای تمیز (=قضاوت) را که هر انسان تکبهتک برای بدن خود صورت داده است، پیش از استماع بزرگ، چرا که تمیز بین آنها در مقابل به ما اعلام میشود وقتی که شما تمیز ما را درک کنید.
بند ۳) بنابر این، در ابتدا آن دو الهام که به صورت «خواب دوگانه» و گفتارها و پندارهای دوگانه معروف شدهاند، آنها اعمال دوگانه هستند: خوب و بد. و بین آن دو، آنانی که هدایای خوب میدهند (یا: چیزهای خوب بوجود میآورند) به درستی تمیز داده شدهاند، نه آنها که هدایای بد میدهند.
بند ۴) بنابر این، همچنین: هر گاه دو الهام در کنار هم قرار گیرند، فرد برای اولین بار، هم زندگی برای نیکی و فقدان بقا برای بدی و اینکه در پایان چگونه خواهند بود را دریافت میکند: بدترین وجود آن است که تحت سیطره دروغ باشد. اما برای محافظ نظم کیهانی، بهترین پندار خواهد بود.
بند ۵) در انتخاب بین این دو الهام، شما که تحت سیطره دروغ هستید، بدترین گفتار/ کردار را بوجود خواهید آورد. زندگیبخشترین الهام، که در سختترین صخرهها مستور شده است، برقراری نظم کیهانی را انتخاب میکند و هر کسی که با اعمال راستین خود به اهوره نیکی کند، او، مزدا، مکرر و مکرر.
بند ۶) به ویژه خدایان کهن بطور مستقیم بین این دو تمیز قائل نمیشدند. چرا که با پرسیدن آنان از یکدیگر، فریب بر آنان چیره میگردد. پس آنان بدترین پندار را بر میگزیدند. بنابر این، آنان با تلاش بسیار با یکدیگر به خشم روی میآورند، که با آن فانیها وجود را بیمار میکنند.
بند ۷) اما برای این یکی، او با فرمان و نظم کیهانی به حساب پندار نیک خود میآید. بنابر این همپیوند بودن، بافتی به او شکل میدهد، فروتنی نفسی میکشد (میگوید): “از میان این پاداشها، آنجا برای تو خواهد بود. آنجا بر اساس آنچه تو از آنان درخواست کنی، اگر در ابتدای صف باشی، به حساب تکالیف(؟) تو”.
بند ۸) و همچنین، وقتی کیفر برای این گناهان فرا میرسد: سپس ای مزدا، او باید دائماً فرمان را به تو عرضه کند، توسط پندار نیک خود و برای تو تا آنرا اعلام کنی به اینها. ای اهوره، کسی که دروغ را در دستان نظم کیهانی قرار دهد.
بند ۹) و همچنین: باشد که ما انسانهایی (از آنانی؟) باشیم که باید آنرا پر برکت سازیم، این وجود را. ای مزدا و شما(؟)، اهورهها، اینجا از طریق آوردن …(؟) و از طریق نظم کیهانی ما. وقتی پندارهای شخص در یک جا و همان جایی باشد که درک آن شخص در ابتدا به گونهای باشد، و سپس به گونهای دیگر.
بند ۱۰) چرا که در آن زمان به سوی شما فرود خواهد آمد، ای اهریمنان. فرو نشانده شدن وَرَم دروغ. اما سریعترین پیغامرسانان باید سپس به سوی مسکن نیکِ پندار نیک کشانده شوند، (مسکن) مزدا و نظم کیهانی، که سایرین را در مسابقه برای شهرت نیک در پشت سر خود رها کنند.
بند ۱۱) چون اکنون تو بر رفتارهایی که مزدا با تو دارد، تسلط داری، ای فانیها: (یعنی در باره) هر دو نیکی موجود و غیر موجود و آنچه آزار پایدار برای آنانی است که تحت سیطره دروغ هستند و آنچه نیروهای زندگیبخش برای محافظانِ نظم کیهانی است. بنابر این، از این به بعد با آن رفتارها بایستی چیزهایی که آرزویشان را داشتهاید، برای شما باشد. پاداش برای دانش، در باره اسرار هستی …